بانوی من ...

برگرد! تا وقتی نمی‌آیی نمی‌چسبد
بانوی من! پاییز، تنهایی نمی‌چسبد 

وقتی نباشی پیش من، پاییز، جای خود…
هر چیز زیبا و تماشایی نمی‌چسبد 

بر سرزمین غصبی دل، بعد تو، شاهم!
بر مُلک خالی، حکم‌فرمایی نمی‌چسبد 

دار و ندارم بوده‌ای، هستی و خواهی بود
داروندارم! بی تو دارایی نمی‌چسبد 

کم “هیت لک” نشنیده‌ام امّا “معاذالله” *
وقتی زلیخا نیست، رسوایی نمی‌چسبد 

هر چند تلخی می‌کنی شیرین من! با من
بی قند لبخندت ولی چایی نمی‌چسبد 

از تو فقط یک عکس پیشم مانده بانو جان!
می‌بوسمت امّا مقوایی نمی‌چسبد!
 

 

“شاعر: رضا احسان‌پور”